معرفی کتاب «گل سمی» اثر ژان توله

گل سمی اثر ژان توله

سال انتشار کتاب گل سمی:

گل سمی (به فرانسه Fleur de tonnerre ) رمانی از ژان توله نویسنده فرانسوی است که اولین بار در 7 مارس ۲۰۱۳ منتشر شد.

سبک داستانی رمان گل سمی:

داستانی تاریخی که به شیوه‌ای رئال به یک موضوع افسانه‌ای-تاریخی می‌پردازد. موضوعی تاریخی که از بس عجیب و غریب است به افسانه تنه می‌زند.

خلاصه‌ای از داستان گل سمی:

این رمان، بیوگرافیِ تخیلیِ بزرگ‌ترین قاتل زنجیره‌ای فرانسوی هلن جگادو (1803-1852) را روایت می‌کند.

افسانه‌هایی عجیب

در آن دوران در همه جای برتانی، در جنگل‌ها و تالاب‌ها، روی تپه‌های شنی که بادهای جنون‌آمیز اقیانوس اطلس ضرب می‌گرفتند، عجیب‌ترین افسانه‌ها در جریان بود. در غروب، در مزارع، مردم خستگی‌ناپذیر شیطنت موجودات ماوراءطبیعی را که می‌دانستند مسئول بدبختی‌ها و بدی‌هایی هستند که بی‌رحمانه رخ می‌دادند، برمی‌انگیختند؛ گل افعی که با دست زدن به آن زبانت به دونیم می‌شد، کوتوله‌های رقصنده که مجبورت می‌کردند تا پای مرگ با آن‌ها برقصی و…

 در بین آن‌ها، آنکو، کارگزار مرگ، ترسناک‌ترین بود.

حلول آنکو در هلن

 هلن که مادرش او را از کودکی گل سمی می‌نامید از همان دوران در باورها و افسانه‌های برتانی که پدر و مادرش گفته‌اند غرق شده است، تصویر این افسانه وحشتناک، آنکو، مظهر اسطوره‌ای مرگ در برتانی سفلی، اسکلتی که داسی بزرگ دارد و جیرجیر ارابه‌اش از دور به گوش می‌رسد، با خشونت بی‌سابقه‌ای ذهنش را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این تاثیر آنقدر واقعی و بزرگ است که آنکو در روح او حلول می‌کند. هلن تصمیم می‌گیرد تجسم آنکو باشد و به مأموریت خود در دنیا بپردازد…

تحلیلی بر داستان «گل سمی»:

هلن جگادو که در سال 1803 در نزدیکی لوریان متولد شد، ملقب به “گل سمی”، تا به امروز بزرگترین قاتل زنجیره‌ای تاریخ است.

 او یک کودک دوست داشتنی، یک دختر جوان جذاب، یک زن دلسوز و فداکار بود. او برتانی را از این سو به آن سو طی کرد و با قاطعیت تمام کسانی را که از راه او عبور کردند: مردان، زنان، افراد مسن، کودکان و حتی نوزادان را کشت او ده‌ها تن از معاصران خود را بدون هیچ دلیل مشخصی کشت، درون سرش چه می‌گذشت؟ راز اینکه هیچ‌کس به او شکی نمی‌برد چه بود؟

در سال 2013، ژان توله این داستان واقعی در مورد یکی از اولین قاتلان زنجیره‌ای فرانسه را در یک رمان با طنزی سیاه به تصویر می‌کشد، و در آن تصویر یک برتانی غرق در خرافات و افسانه را ترسیم می‌کند. هلن یک ضد قهرمان است که بعد از چند قرن زیر قلم تیز ژان توله به زندگی باز می‌گردد و به سرنوشت مرگبار و جذاب خود می‌پردازد.

گل سمی و سینما:

فیلم Thunder Flower با اقتباس از این رمان در سال 2017 منتشر شد. کارگردانی آن بر عهده استفانی پیلونکا-کرورن بود، با بازی دبورا فرانسوا، جاناتان زکائی، بنجامین بیولای، فیودور آتکین و گوستاو کرورن.

گل سمی و  کمیک:

ژان لوک کورنت و یورگ در کمیکی با طنز سیاه رمان ژان توله را اجرا می‌کنند و این افسانه بریتانی را به سبکی گرافیکی به ما نشان می‌دهند که یادآور حکاکی‌های برتون از قرن نوزدهم است.

ترجمه‌ی فارسی از رمان «گل سمی»:

با ترجمه مریم اخلاقی از نشر چام منتشر شده در سال 1403

بخش‌هایی از کتاب:

بخش اول:

درب ورودی یک کلبه نکبت بار، باز شد. آن جگادو که در مقابل چرخ خیاطی خود نشسته بود، چیزی جز سیاهی شب نمی‌دید. ناگهان شبح دخترش در آستانه‌ی در ظاهر شد

-اوه، این تو هستی، ای جن زشت! من را ترساندی! چرا قبل از وارد شدن، سه بار در زدی؟

– من فقط گِل کفش‌هایم را تکاندم مامان! – پس تو نمی‌دانی گل سمی، صدای تصادفی‌ای که سه بار تکرار شود، بدبختی به بار می‌آورد؟ نمی‌دانی که آنکو این کار را انجام می‌دهد؟ قبل از اینکه جسد قربانی را داخل ارابه‌اش بگذارد، سه بار با صدایی وهم‌انگیز آن‌ها را صدا می‌کند.

بخش دوم:

کارگرانی که به سمت ستون‌ها می‌رفتند خود را سرزنش می‌کردند:

– چقدر از کار بدم پشیمانم! من هرگز نباید این کار را می کردم! آه… چقدر بد رفتار کردم و خیلی از دست خودم عصبانی هستم!

آن‌ها پیشانی‌شان را به ستون‌ها تکیه داده بودند تا موهایشان در حلقه‌های زنجیرها گیر کند و همچنان به سرزنش کردن خود ادامه می‌دادند:

– من با مادرم بد حرف زدم! من برادرم را دزدیدم! من به همسایه‌ام خیانت کردم!

و بعد با یک ضربه‌ی شدید سر به عقب، موهایشان همراه با پوست سرشان را از جا می‌کندند. روی زمین آثاری از خون و پوست دیده می‌شد و دو کلاه‌گیس‌سازِ نرماند مات و مبهوت، بالا و پایین می‌پریدند: – چه کار می‌کنید؟ شما دیوانه‌ایید! این چه وحشیگری است! باورکردنی نیست! ما کجای این زمین هستیم؟