11 نوامبر 2021 مصادف با دویستمین سالگرد تولد فیودور میخائیلوویچ داستایِفسکی است.
النا یوریونا کورژووا ، دکترای روانشناسی، پروفسور، رئیس گروه روانشناسی انسان در موسسه روانشناسی دانشگاه دولتی آموزشی روسیه.
![داستایِفسکی](https://champub.ir/wp-content/uploads/2024/04/121-1.jpg)
فیودور داستایِفسکی و روانشناسی
داستایِفسکی آنقدر بزرگ است که درک او تقریباً غیرممکن است.
اگر پوشکین، همانطور که آپولون گریگوریف گفت، همه چیز ماست، پس داستایفسکی چیزی فراتر از همه چیز است!
بخش کوچکی از آن چیز برای نوشتن یک اثر محکم در مورد آن کافی است. اگر نگوییم که داستایِفسکی واقعاً هدیهای از جانب خداوند داشته است و خداوند خود به او موهبتی الهی را عطا کرده است، پس این نبوغ چه چیز دیگری میتواند باشد!
در زمانی که زنده بود، از دیدگاه یک فرد معمولی، داستایِفسکی زندگیای را داشت که شما برای هیچکس آرزو نمیکنید. چه از نظر بیرونی و چه از لحاظ درونی آنقدر سنگین است. که نمیتوان متعجب نشد. که چگونه توانسته است. اصلاً تحمل کند. و حتی آثاری سرشار از نبوغ هم خلق کند.
داستایِفسکی منبع پایانناپذیر خودشناسی
داستایِفسکی به عنوان جانشین مستقیم سنتهای آن دوره در آشکار ساختن زمینه معنوی زندگی و بازآفرینی جهانبینی مردم روسیه وارد عصر طلایی ادبیات روسیه شد.
روح حساسش سخاوتمندانه ندای بهشت را اجابت کرد. کار او برای قرنها به عنوان منبع پایانناپذیر خودشناسی و خودسازی باقی خواهد ماند.
داستایِفسکی برای همه کسانی که میتوانند پدیدههای معنوی را درک کنند. همچون کتابی گشوده است. زیرا او الگوهای رشد آنها، دوسوگرایی، ماهیت متناقض وجود، مبارزه بین خیر و شر را در روح انسان به تفصیل شرح میدهد. داستایِفسکی بُعد معنوی جدیدی از شخصیت انسان را دید و بلافاصله از دیدگاه کاملاً متفاوتی آن را بررسی کرد. او به تنهایی در تمام داستانهای جهانی، توانست تمام وجود انسان را از ناخوشایندترین پرتگاهها تا بزرگترین فرازها نشان دهد.
خواننده واقعی داستایِفسکی
کشیش جاستین (پوپوویچ) پرترهای از یک خواننده واقعی داستایِفسکی ارائه میدهد: «داستایفسکی را نمیتوان بدون درد و بدون اشک مطالعه کرد. او فقط توسط شخصی میتواند با موفقیت مطالعه شود. که خود صادقانه و با تمام وجود از آن عذاب اصلی رنج میبرد: حل مشکلات ابدی.». بدون این، خواندن آثار او خستهکننده است. افرادی که دوست ندارند با مشکلات خطرناک دست و پنجه نرم کنند. هنگام خواندن داستایِفسکی دچار وحشت و هراس میشوند. اغلب یک سوال ناامیدانه در چهره آنها سایه می اندازد: “به ما بگو، تا کی روح ما را عذاب خواهی داد؟” و “تا زمانی که مشکلات ابدی را حل نکنید” پاسخ او خواهد بود.
تاثیر خلاقیت داستایِفسکی بر اندیشه انسان
تأثیر خلاقیت داستایِفسکی بر اندیشه انسان بسیار زیاد است. بزرگترین متفکران با به چالش کشیدن یا توسعه افکار او به او روی آوردند. کسانی که با مشکلات عمیق روح انسانی بیگانهاند، و خود هرگز از مشکلات نهایی هستی رنج نمیبرند، نمیتوانند داستایِفسکی را بهطور کامل درک کنند. البته این به این معنی نیست که درک بخشی از آن و توجه به برخی جنبههای کاملاً صحیح غیرممکن است. همچنین به این معنا نیست که ممکن است تفسیرهایی وجود داشته باشد که اساساً در رابطه با قصد هنرمند نادرست باشد.
هنرمند واژهها
داستایِفسکی را میتوان بهعنوان هنرمند واژهها، فیلسوف، سیاستمدار و در نهایت روانشناس فهمید… اگرچه گفتهی او مشهور است: «من روانشناس نیستم، بلکه فقط پیچیدگیهای روح انسان را بررسی میکنم» که تأکید میکند. وسعت نگاه او به انسان و البته فراتر از «روانشناسی علوم طبیعی» است. من به عنوان نماینده حرفه خود بسیار خوشحالم که روانشناسان اغلب به او علاقه نشان می دهند. نویسندهای که در این زمینه همتای نداشته و ندارد. و به طرز ماهرانهای قادر بود. حرکات پیچیده روح را ضبط و توصیف کند. و آنها را در خلاقیت هنری منعکس کند.
راههای رسیدن به داستایِفسکی
هرکسی مسیر خودش را به سمت داستایِفسکی پیدا میکند.
برای من این مسیر طولانی و دشوار بود، از طریق «جستجوی زیبایی در انسان» ابتدا به چخوف رسیدم که عیوب انسان را تا حد زیادی آشکار کرد و تنها پرده از احتمالات رشد او برداشت.
بعد به «نردبان معنوی» گوگول، که دقیقاً به این امکانات علاقهمند بود و نمیتوانست (یا تقریباً نمیتوانست) این را به شکل هنری تجسم بخشد، اگرچه سعی میکرد این کار را انجام دهد، اما به شیوهای متفاوت (در نثر معنوی خود) در نهایت، برای افشای کامل راز زیبایی انسان بود که به فیودور داستایِفسکی رسیدم.
داستایِفسکی از نگاهی اجمالی به زیبایی از طریق نردبان دشوار صعود معنوی، از جمله تجربه زندگی خود، در دنیای کلمات به عنوان هنرمند بالغ زیبایی واقعی در انسان اوج گرفت.
بسیاری از متفکران، نویسندگان و شاعران به این فکر کردهاند که زیبایی واقعی یک فرد چیست؟ درک عمیق از ماهیت انسان به داستایِفسکی اجازه داد- شاید تنها شخص در تمام داستانهای جهانی بود که توانست «… نه تنها قهرمان خود را به ندامت برساند، کاری که همه رماننویسان ما با موفقیت انجام دادهاند. بلکه برای ترسیم یک نوع مثبت از شخص و شخصیت محبوب روسی است. که ابتدا زیر آوار بیماری پوشانده شده است. و سپس با تمام زیبایی روحانی جذابش صعود میکند» و وقتی توانستم این را بفهمم، آخرین کتاب این سهگانه ظاهر شد: “زیبایی که جهان را نجات میدهد.”
![داستایِفسکی](https://champub.ir/wp-content/uploads/2024/04/photo_2024-04-01_01-33-40-786x1024.jpg)
![داستایِفسکی](https://champub.ir/wp-content/uploads/2024/04/photo_2024-04-01_01-33-33-1024x1024.jpg)
چرا داستان بخوانیم؟
داستان مخزن پایانناپذیر دانش درباره انسان است. خواندن داستان میتواند. و باید معنادار باشد. تجربه خودشناسی را غنی کند. به تعیین نقش و جایگاه خود در زندگی کمک کند. اولاً آنچه گفته شد در مورد داستانهای داخلی صدق میکند. ویژگیهای ادبیات روسی اول از همه با این واقعیت مرتبط است که جهانبینی فرد روسی را از طریق ابزارهای هنری بازسازی میکند. دنیای درونی او متنوع است، اما علیرغم طبیعت متناقض ظاهری جهانبینی او، نیاز به هماهنگی، برای ادغام اضداد در یک تمامیت سطح بالاتر، قابل دسترسی تا حد زیادی برای درک شهودی وجود مرتبط با ایمان و پذیرش ارزشهای معنوی، به وضوح ظهور میکند. شاید واضحترین مکاشفه زمینه معنوی زندگی در ادبیات روسی قرن نوزدهم بیان شد. در اینجا می توان به نامهای شگفتانگیز زیادی اشاره کرد. با این حال، پایانناپذیری و عمق فیودور داستایِفسکی بینظیر باقی مانده است.
داستایِفسکی و اگزیستانسیالیسم
هر از گاهی این عقیده وجود دارد که داستایِفسکی پیشرو اگزیستانسیالیسم است. اگر اگزیستانسیالیسم را در معنایی وسیع – به عنوان توجه به شناخت انسان در وجودش و مشکلات غایی هستی – درک کنیم، می توانیم با این موافق باشیم. فرم هنری داستایِفسکی از یک سو چشمانداز ویژهای از توجه، یکپارچگی خاص بینش فرد و از سوی دیگر فرصتی برای وارد شدن به گفتوگو با خواننده به زبانی قابل فهم و در دسترس به او میدهد.
خلاقیت نمی تواند بالاتر از شخصیت خالق باشد. شخصیت های فیودور داستایِفسکی جنبه های مختلفی از دنیای درونی او را آشکار می کنند. تلاش های زیادی برای توصیف تیپ های شخصیتی قهرمانان آثار او صورت گرفته است. مطابق با اصل معنوی خلاقیت داستایِفسکی، ما گونهشناسی معنوی شخصیتهای او را بازسازی میکنیم: از لحاظ معنوی غنی، از نظر معنوی متناقض، از نظر معنوی فقیر. این گونه شناسی با گونه شناسی پیشنهادی قبلی ما از جهت گیری های زندگی مطابقت دارد، که در آن اشاره شد که هر چه انحراف جهت گیری زندگی از جهت گیری معنوی که خدا را بالاترین ارزش فرض می کند، بیشتر آشکارتر باشد، تضادهای سازمان شخصی و آنها عمیق تر است. تجلی در اعمال تغییرات زیادی در هر نوع وجود دارد، زیرا جنبه های مختلف زندگی ممکن است برای یک فرد مهم باشد.
شخصیتهای داستایِفسکی
مطابق با مفاد اصلی مفهوم بازسازی شده معنای معنوی مسیر زندگی یک فرد، شخصیت های فیودور داستایِفسکی را ما بر اساس مواضع زیر مشخص می کنیم:
- معنای زندگی: در خدا یا خارج از خدا
- نقش شرایط زندگی در شکل گیری معنوی.
- مبارزه بین خیر و شر.
- جرقه خداوند; عشق به عنوان حداکثر رشد شخصی
- زیبایی شخصی
- نوع جهت گیری های زندگی
![داستایِفسکی](https://champub.ir/wp-content/uploads/2024/04/photo_2024-04-01_20-56-25-1024x1024.jpg)
آنچه دیگران در مورد داستایِفسکی میگویند
بسیاری از مردم فیودور داستایِفسکی را دوست دارند. آلبرت انیشتین گفت. داستایِفسکی بیش از هر متفکری، در او تاثیر گذاشت. و «برادران کارامازوف» شگفتانگیزترین کتابی است. که او تا به حال در دستان خود گرفته است. و ایدههای مکانیکی درباره دنیای درون، روانشناسی انسان، مرزهای خیر و شر را درهم میشکند.
کار داستایِفسکی منبع قابل توجهی از آموزههای دانشمند برجسته روسی اوختومسکی را در بر میگیرد. او برای آثار داستایفسکی، به ویژه همزاد، یادداشت های زیرزمینی، و برادران کارامازوف ارزش زیادی قائل بود و نه تنها صفحات، بلکه فصلهایی از داستایِفسکی را برای شاگردانش نقل میکرد. شیفتگی او به داستایِفسکی به کشف علمی قانون جهانی سلطه – جهت پیشرو فعالیت درونی که در تمام سطوح هستی عمل می کند – از فیزیولوژیکی تا معنوی کمک کرد.
داستایِفسکی و انسان مدرن
همه ما امروز میبینیم که انسان مدرن در معرض خطر بزرگی است که خود را محدود کند. “نقص” در آگاهی جوانان مدرن برای همه کسانی که در تماس مستقیم با آنها هستند، به عنوان مثال، در سیستم آموزشی قابل توجه است: آگاهی “کلیپ مانند”، عدم وجود “ادراک کلنگر” از جهان. ناتوانی در جداسازی اصلی از ثانویه با ناتوانی در درک سلسله مراتب جهان. از دست دادن توانایی تعیین اهداف، واکنش به طور عمده به وضعیت فعلی؛ از دست دادن کلمه به عنوان مهمترین ابزار شناخت و فعالیت عملی.
انسان باید بیاموزد که زیبایی واقعی را ببیند و آنچه گذرا و سطحی است را از بین ببرد. و سپس زندگی که با نور روحانی روشن شده است. نیز تغییر خواهد کرد. آیا یک فرد مدرن میتواند «مطابق داستایِفسکی» زندگی کند و درسهایش را بیاموزد؟ آنها به حقایق ساده و ابدی میرسند: دوست داشتن روسیه، تاریخ روسیه، جهان، مردم، طبیعت، خانواده، فرزندان، مردم، همسایه، خالق، ناجی. قهرمانان او، خوانندگان او، ما “. بنابراین، داستایِفسکی امروز از نظر روحی به همه کسانی نزدیک است که میخواهند حقیقت را در دنیای دشوار و پر از تناقضات ما بیابند.